ضرب المثل های انگلیسی
1.Bring somebody back to knee's
کسی را شکست دادن
2.Welcome back
رسیدن بخیر
3.Cash down
فقط نقد
4.I'm made that way
همین جوری بار اومدم
5.Keep one's ear to the ground
گوش به زنگ بودن
6.Jump the gun
زودتر از وقت شروع کردن / قبل از موعد کاری را انجام دادن / عجله کردن
7.It’s rotten to the core
آب از سرچشمه گل آلود است
8.Keep someone posted
در جریان گذاشتن
مترادف : obstruction
: یه سری از دخترا جدیدا وقتی کلیپس (e+clipse) میزنن جلوی نور خورشید رو هم میگیره!!! و کسوف و خسوف پیش میاد.
مترادف : anatomy
سر+جری =وقتی سرت جر میخوره چکارش میکنن و کجا عملش میکنن؟!
معنی : جراحی/اتاق عمل/عمل جراحی
مترادف : precaution
کاشان! بچه جون دارم هوشیارت میکنم رفتی کاشان احتیاط کن !
معنی : احتیاط/هوشیار کردن
مترادف : divide/separate
! سه کیلو دلمه جدا کردم خریدم
معنی : جدا کردن/مجزا کردن/منزوی کردن
مترادف : perfunctory
تلفظ لغت میشه کِرسِری و این لغت خیلی به سَرسَری نزدیکه!!
معنی : سرسری، از روی سرعت و عجله
وجودت را فراموش کردم-I forgot that you existed
How many days did I spend thinking about how you did me wrong, wrong, wrong
روزایی زیادی رو با فکر کردن به بدرفتاری هات باهام سپری کردم
Lived in the shade you were throwing
اونقدری تو تاریکی که منو توش اسیر کرده بودی زندگی کردم
Til all of my sunshine was gone, gone, gone
که تا آخرین ذره ی نور از زندگیم پر کشید و رفت
And I couldn’t get away from ya
و نمی تونستم از دستت فرار کنم
In my feelings more than Drake, so yeah
حتی بیشتر از دریک درگیر احساساتم بودم
(توضیح : Drake یکی از سرشناس ترین رپر های دنیاست که آهنگ In my feelings اش شهرت زیادی داره)
Your name on my lips, tongue-tied
اسمت مدام ورد زبونم بود و زبونم بند اومده بود
Free rent, living in my mind
تمام فکر و ذکرم رو مفتی مفتی بهت اجاره داده بودم ( همش بهت فکر میکردم )
دکتر تازه کار The beginner Doctor
داستان کوتاه انگلیسی...سرنوشت- Destiny
During a momentous battle, a Japanese general decided to attack even though his army was greatly outnumbered. He was confident they would win, but his men were filled with doubt.
On the way to the battle, they stopped at a religious shrine. After praying with the men, the general took out a coin and said, "I shall now toss this coin. If it is heads, we shall win. If it is tails we shall lose."
"Destiny will now reveal itself."
He threw the coin into the air and all watched intently as it landed. It was heads. The soldiers were so overjoyed and filled with confidence that they vigorously attacked the enemy and were victorious.
After the battle. a lieutenant remarked to the general, "No one can change destiny."
"Quite right," the general replied as he showed the lieutenant the coin, which had heads on both sides.
سرنوشت
در طول نبردی مهم و سرنوشت ساز ژنرالی ژاپنی تصمیم گرفت با وجود سربازان بسیار زیادش حمله کند. مطمئن بود که پیروز می شوند اما سربازانش تردید داشتندو دودل بودند.
در مسیر میدان نبرد در معبدی مقدس توقف کردند. بعد از فریضه دعا که همراه سربازانش انجام شد ژنرال سکه ای در آورد و گفت:" سکه را به هوا پرتاب خواهم کرد اگر رو آمد، می بریم اما اگر شیر بیاید شکست خواهیم خورد".
"سرنوشت خود مشخص خواهد کرد".
سکه را به هوا پرتاب کرد و همگی مشتاقانه تماشا کردند تا وقتی که بر روی زمین افتاد. رو بود. سربازان از فرط شادی از خود بی خود شدند و کاملا اطمینان پیدا کردند و با قدرت به دشمن حمله کردند و پیروز شدند.
بعد از جنگ ستوانی به ژنرال گفت: "سرنوشت را نتوان از سرنوشت"
ژنرال در حالی که سکه ای که دو طرف آن رو بود را به ستوان نشان می داد جواب داد:" کاملا حق با شماست".
ٌٌٌwww.english013.blog.ir
۱- ما دنبال یک هتل شیک و با کلاس می گردیم.
We’re looking for a classy hotel
۲- آنها تا جمعه اتاق را برامون نگه می دارند.
They will hold the room for us until Friday
۳- امکانش هست برای ما پنجم و ششم مارس رزرو کنید؟
Could you book us in for the fifth and sixth of March
۴- یک اتاق یک تخته / دو نفره می خوام.
I need a single room / double room
۴- اتاق دو تخته دارید؟
Do you have a twin-bedded room
۵- همه اتاق های این هتل رزرو شده است.
This hotel is fully booked up
۶- یک اتاق رو به دریا می خوام.
I want a room with a see view
۷- چه مدت تصمیم دارید در هتل ما اقامت داشته باشید؟
How long are you going to stay at our hotel
۸- بستگی داره. من برای کار / برای تعطیلات به این شهر اومدم.
It depends. I have come to this city on business/ on vacation
۹- موقع خروج از هتل، کلید را نزد پذیرش بگذارید.
Please leave your key at the reception when you go out
۱۰- این هتل ظرفیت پانصد مهمان دارد.
This hotel can sleep/ accommodate up to 500 guests
www.english013.blog.ir